دانلود آهنگ جدید و فوق العاده زیبای مریم حیدرزاده به نام یکی بود یکی نبود (دکلمه)
Download New Music By Maryam Heydarzadeh Called Yeki Bod Yeki Nabood
متن آهنگ یکی بود یکی نبود – مریم حیدرزاده
یه ادم منتظر و نور کم و یه تلفن یه گوشه دنج اتاق نشسته یه
یه اسمون ابری و یه پنجره که بسته نیست یه دفتر خط خطی و جوهر سرخ خودنویس
یه بسته وا نشده یه قصه دراماتیک یه صندق ارزوی کال یه البوم عکس کوچیک
مخمل اواز بنان یه خسته از بازی عشق روز و شب های مثل هم یه مرد ناراضی عشق
یه دسته گل که خشک شده کتاب حافظ روی میز یه دنیا یادگاری که دیگه نه خوبه نه عزیز
یه مه خیلی موندگار یه جای خالی روی مبل یه قلب شکسته و زدن رو اون هزار تو قفل
یه عاشق اهل وفا یه فیلم تلخ مستند از اون همه روزهای خوب از این همه روزهای بد
شمعی که اشکی نداره فنجون قهوه سرد سرد فالی که توش نمیشه دید چیزی به جز درد یه مرد
یه قاب عکس خالی و یه بوم خیس نقاشی چشم هایی که بی سر و صدا اتاقو کرده اب پاشی
نامه های نیمه تموم سکوت و بیتابی و اه غصه اندازه کوه غیبت بی دلیل ما
عشقی که پر کشیده و فرصتی که هدف شده تنهایی اومده مثل مهمون خیلی سرزده
باوری که نمیشه داشت روزهایی که نمیشه دید گاهی چه زود عوض میشه نقش سیاهی جای سفید
یه اتفاق ساده و حکم عجیب روزگار حالا حالا با رفتنش نمیتونه بیاد کنار
روزنامه جدید صبح یه عالمه عکس و خبر واسش چه فرقی میکنه قراره کی بره سفر
واسش چه فرقی میکنه وقتی که اون رفته و نیست
نگاه به اینه میکنه با چشم های خسته و خیس یه اینه که راست میگه و عطر خوشی که هست هنوز
تحملش با بوی عطر کم میشه میره روز به روز
یه دوربین عکاسی و خاک های رو مجسمه جوابی که قایم شده پشت سوال های همه
ستاره اون که دیگه رفته یه جای خیلی دور چشماشو اذیت میکنن چشمک زرد
یه عاشق رویایی و یه جاده و یه سرنوشت جهنمی که فکر میکرد چند سالیه شده بهشت
ساعت دیواری خواب که بعد قرنی خوابیده قراری نیست دیگه کسی بهش تذکر نمیده
یه تخت بی خواب و غریب اغوشی که خالی شده یه گوشی غم زده که ارزوش اشکالی شده
سنگینی میکنه چقدر زنجیر رو گردنش صبرش دیگه تموم شده نمونده جونی تو تنش
یه شکلات نصفه و یه هدیه از سال های پیش چشاش دو تا کاسه خون دلش یه اسمون اتیش
لیلی و مجنونا کجان گمن توی این همه دود از زندگی مونده فقط یکی بود و هیشکی نبود
انگشتر رنگ وفا ارامشی که دیگه نیست موهای اشفته تو باد نوازشی که دیگه نیست
لیلی و مجنونا کجان گمن توی این همه دود اخر قصه باز اینه یکی بود و یکی نبود
